خلاقیت کودکان
آگوست 15, 2018تفاوتهای زنان و مردان
آگوست 22, 2018
زندگی شاد چیست ؟ زندگی پرمعنا کدام است ؟
استون هاوكينگ مي گويد معناي زندگي هر فرد همان است كه خود انتخاب مي كند شادی و زندگی معنادار و هدفمند از مهمترین عواملی هستند كه مردم خوشبختی خود را با آن میسنجند. با آنكه زندگی شاد و بامعنا با هم در ارتباط متقابل هستند اما دانشمندان میگویند این دو با هم تفاوت دارند. سلامتی، دوست داشته شدن، موفقیت در کار، بزرگ کردن فرزندانی سالم و خدمت به کشور یا پایبندی به اعتقادات معمولا از رموز خوشبختی و رضایت از زندگی به شمار می روند اما هیچکدام نمی توانند باعث شاد زیستن شوند. این نتیجه تحقیق روانشناسان دانشگاههای فلوریدا، مینه سوتا و استنفورد است که درویژه نامه “روانشناسی مثبت” منتشر شده است.
زندگی شاد چیست ؟ زندگی پرمعنا کدام است ؟
دانشمندان شادی را سعادت ذهنی تعریف می کنند که تاثیر عاطفی مثبت بر فرد می گذارد و این تاثیر در تمام جوامع و فرهنگ ها یکسان است. شادی می تواند از چیزهای کوچک نشات بگیرد مثلا پیدا کردن گردنبند گمشده یا از رویدادهای وسیعتر مثل پایان گرفتن جنگ. شادی، عواطف و احساسات مثبت و خوشایند با خود می آورد و باعث می شود فرد ارزیابی مثبتی از زندگی خود داشته باشد.
شادی ریشه در غرایز و طبیعت دارد. برآورده شدن نیازها و خواسته ها شادی می آورد، و این اتفاقی است که در تمام حیوانات می افتد.شادی در لحظه و در زمان حال معنی پیدا می کند و “دم را غنیمت است” به نوعی عصاره مفهوم شادی و زندگی در لحظه اکنون است. اما بررسی دانشمندان نشان می دهد شاد بودن ربطی به زندگی معنادار ندارد.
البته شادی و زندگی در لحظه اکنون می تواند عناصری از گذشته را خود داشته باشد اما باز هم از منظر زمان حال به آن نگاه می شود. به همین دلیل است که اگر امروز زندگی دردناکی داشته باشیم، گذشته شاد به ما احساس خوشبختی نمیدهد. شادی چون در حال اتفاق می افتد گذراست و ثبات به همراه نمی آورد.
ويكتور فرانكل به انتخاب خود به همراه پدر و مادر همسرش به اردوگاه كار نازيها رفت اما زندگی با معنا ریشه ای متفاوت دارد. معنا از ارزشهای فردی و اجتماعی زاییده می شود بنابراین منشاء فرهنگی دارد. معنا از زبان و فرهنگ و نمادها شکل می گیرد و گذشته و حال و آینده را با هم در پیوند و ارتباط معنادار قرار می دهد. با اینکه معنی زندگی از پیگیری اهداف و ارزش ها بوجود می آید اما الزاما شادی به همراه نمی آورد. مثلا یک زندانی سیاسی که زیر فشار بازجویی است نمی تواند شاد باشد اما می تواند عمیقا زندگی خود را معنادار ببیند.
معنا در گستره زمان شکل می گیرد، مثلا ازدواج را می توان “نوشته ای بر یک تکه کاغذ” دید یا آن را “پیوند مادام العمر به معشوق” معنا کرد. ماهیت زندگی تغییر و تحول است و معنا دادن به آن راهی است برای ثبات بخشیدن به جریان پرتلاطم زندگی. مثلا احساس یک زوج به یکدیگر مرتب و روز بروز تغییر می کند اما ازدواج به آن معنایی دائمی و ثابت می دهد. در عمل هم ازدواج به تثبیت رابطه کمک می کند چون قطع رابطه را دشوار می کند اما روشن است که ازدواج الزاما زندگی را شادتر نمی کند.
یکی از مهم ترین راه های معنا دادن به زندگی پاداش دادن به خود است، از راه برنامه ریزی و تعهد به اجرای آن که نیاز به انضباط فردی دارد.
بنابراین وقتی فرد با فعالیت و درگیری های روزمره ای که به هم ربط دارند، هدف هایش را پیگیری و برآورده کند در عمل به زندگی خود معنا می دهد.
تحصیل، کسب مهارت، شکل دادن به رابطه ای جدی و صمیمانه همگی به زندگی معنی می دهند چرا که گذشته و حال و آینده در راستای هدفی مشخص یکپارچه می کند. به نظر دانشمندان هر چه بیشتر برای تحقق این هدف ها “خودتان” باشید، زندگی خود را معنی دارتر می بینید.
احساس خوبی داشته باشید تا عالی بنظر برسید
آنچه که بیشتر دانشمندان درباره احساس زیبا داشتن می دانند تمرکز روی چیزهای منفی زندگی است مثلا داشتن استرس ، افسردگی ، بد اخلاقی روی بدنتان تاثیر مستقیم می گذارد. اما عکس این مساله نیزدرست است: استرس و افسردگی کمتر برابر است با آکنه کمتر، ریزش موی کمتر ، خشکی پوست کمتر و تجمع چربی کمتر. بخش عمده ای از تحقیقات مربوط است به داشتن احساس خوب تا از نظر رفتاری درست تصمیم گیری کنیم که منجر به زیبایی بیشتر می شود.
برای مثال ، افراد شاد بیشتر از افراد غمگین تمایل به برقراری رابطه جنسی دارند. رابطه جنسی باعث گشاد شدن رگهای خونی شده که منجر به درخشش و سرخی پوست می شود. همچنین باعث گردش خون در سراسر بدن می شود، گردش خون باعث ارسال مواد غذایی و اکسیژن به پوست و مو شده و آنها را سالم تر نگه می دارد.
بهبود روحیه باعث بهبود عادات غذایی نیز می شود. مطالعه ای که در سال ۲۰۰۷ توسط متخصصین انجام گرفت نشان داد که مردم وقتی که یک فیلم خوب می بینند ، نسبت به زمانی که یک فیلم ناراحت کننده تماشا می کنند، سالم تر غذا می خورند ( در این مطالعه دیده شد که افراد خوردن انگور را به خوردن تنقلات شور، ذرت بوداده کره ای ترجیح می دهند. ( غذهای سالم قند و چربی اشباع شده کمتری دارد که باعث می شود دچار نفخ شوید ، جوش بزنید و یا صورتتان چرب شود.)
مردم وقتی که احساس شادی و پر انرژی بودن داشته باشند در برابر سرما خوردگی عمومی نیز ایمن تر می شوند و در مقابل افرادی هستند که عصبی ، غمگین و پرخاش گرند. فرار کردن از همه احساسات بد که منجر به بروز بیماری می شوند به این معناست که شما فقط فعالیت هایی را انجام دهید که باعث شادی شما شوند مثل رفتن به باشگاه ، خوردن غذاهای سالم و مفید و یا حتی رعایت نکات رژیمی برای پوست.
***
شوخی چیست
بر خلاف تصور بسیاری که شوخی کردن و خنداندن را نشانه ای از برخورد خوش و دوستانه میدانند، این حالت در بیشتر مواقع نشانه تهاجم و سلطه جویی است .تا دهه ۶۰ بسیاری از افراد تمایل به شوخی کردن و خوش مشربی نداشتند. اما امروزه حتی زنان تمایل زیادی برای بیان کردن لطیفه در میان دوستان خود دارند.
تفاوت بین قابلیت های خنداندن بین مردان و زنان معمولا از سنین بسیار پایین آغاز می شود. تحقیقات نشان می دهد پسرها از سنین ۴ یا ۵ سالگی شروع به گفتن لطيفه می کنند، این در حالی است که دختران بیشتر تمایل دارند به این لطیفه ها بخندند و تلاش چندانی برای خنداندن دیگران نمی کنند.
اما در سنین بالاتر زنان به تدریج تمایل دارند بیشتر از حد معمول شوخی کنند. شاید آنها به این وسیله می خواهند ابراز وجود کنند و کمی در میان جمع دوستان خود قدرت طلبی کنند.
شوخی کردن حس پیچیده ای است که ممکن است هم باعث نزدیکی ارتباطات و هم باعث آزار دیگران و حتی کاهش روابط بین آنها شود. تحقیقات نشان می دهد معمولا زنان از شوخی کردن برای افزایش و بهبود ارتباطات اجتماعی خود استفاده می کنند در حالی که مردان از شوخی کردن برای پوشاندن ناکامی ها و ضعف های خود استفاده می کنند. اما بررسی ها نشان می دهد هر دو جنس از این ابزار برای کنترل کردن دیگران و تحکیم قدرت مدیریت و رهبری خود بهره می گیرند. برای مثال پزشکان از شوخی کردن برای آسوده کردن و آرامش بخشیدن به بیماران خود بهره می گیرند اما در عین حال با این کار آنها را ساکت می کنند. برای مثال در صورتی که یک بیمار اطلاعات پزشکی زیادی داشته باشد و به این ترتیب پزشک حرفه ای گری خود را تحت خطر می ببیند سعی می کند با شوخی کردن برای در دست گرفتن کنترل در این وضعیت خاص استفاده کند.
تحقیقات نشان می دهد پرستاران بعضی از مواقع در مورد بیماران خود شوخی می کنند، اما درست در زمانی که پزشک بیماران که به نوعی بر پرستاران برتری قدرتی دارد حاضر می شود از انجام این کار خودداری می کنند. حتی این پرستاران زمانی که فردی با موقعیت بالاتری در جمع آنها حضور دارد و یکی از اعضای گروه آنها اقدام به شوخی کردن می کند سعی می کنند شوخی او را نادیده بگیرند و نسبت به آن عکس العمل نشان ندهند. همین موضوع نشان میدهد شوخی کردن در مشخص کردن رده بندی قدرت در یک جمع نقش مهمی بازی می کند.
***
عصر حاضر عصر كافر شدن و شوریدن بر علیه همه باور های خرافی و متحجرانه از یک سو و از سوی دیگر به بن بست رسیدن و ریزش تجدد گرایی مبتذل است. تصادم دو قطب سرکش و ضد انسانی که از دل این تصادم مرگ بار تولد و حیاتی دوباره و نوین از انسان در چشم انداز است. در این فاصله و فراخنای بین دو قطب متصادم، یک قبض، یگ گام پس، یک خلاء، یک رکود، یک ناامیدی، یک تیرگی کاذب به چشم می خورد که بسیار ضروری و طبیعی است. گذری مستور و مبهم که باید انسان تعالی گرا لزوما از آن عبور کند. اما یک رهزن زیرک وجود دارد که از فرصت استفاده می کند و جهت را به سوی خودش سوق می دهد! تنها مفر کاذب، مزاحم و رهزنانه در پیش راه، همان غرور ملی و ناسیونالیسم مبتذل است و به قول شوپنهاور آخرین دستاویز و توستل است که انسان سرگردان، غیر خلاق، میرا و به بن بست رسیده، به راحتی به آن سمت سوق داده می شود.
در این برهه حساس بر همه معرفت جویان و کمال اندیشان است که این گذار موقت را درک نموده و به کمک همدیگر شتافته تا ابتدا خود و سپس دیگران را از این مهلکه نجات دهند و انسان اندیشی، معرفت و درک عاشقانه را در یک ظرف خرد جمعی سرلوحه کار خود قرار دهیم. ( با تمام کاستی ها و نقصان معرفتی که خودمان دچار آن هستیم!)
بر همه ما است که ثنویت، قیاس، دوآلیسم، دوبینی، احولیت و اندیشه سیاه و سفید را از خود زدوده، در هر فرصتی با چند انسان بیرون از حوزه ملیتی مان به مراوده و تعامل و همیاری بنشینیم. این شیوه موجب خواهد شد که گوهر انسانی مان از بیماری غرور ملی گرایی مبتذل پاک شده، عاشق دیگر انسانها شویم. آنگاه معنای زندگی و عشق را با جان خویش حس خواهیم کرد.
فقط همین درک و تلاش است که سرزمین و فرهنگ عرفانی، هنری و ادبیاتی ما را شکوفا نگاه داشته و اسیر کهولت، بازنشستگی و حذف نخواهیم گشت.
چطور می توانیم در برابر مشکلات زندگی قوی باشیم؟
همه می دانیم که داشتن قدرت فیزیکی بسیار خوب است و در واقع قدرت فیزیکی می تواند باعث شود از نظر احساسی هم احساس قدرت بیشتری داشته باشید اما آیا می دانستید نداشتن قدرت احساسی و فکری می تواند همه زندگیتان را خراب کند؟
به همه آدم های غمگین دور و برتان نگاه کنید، نمی بینید که نداشتن قدرت احساسی یکی از دلایل ناراحتی ها و حال بد آنهاست؟
وقتی فردی از نظر احساسی قوی تر می شود، مشکلات زندگی به چشم او کوچک تر می آیند، اعتماد به نفس او بالا رفته و زندگی اش بهتر خواهد شد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم امروز در مورد راه و روش قوی بودن در زندگی صحبت کنیم و به شما بگوییم چطور می توانید در زندگی واقعا قوی باشید.
ضعف، قدرت احساسی و مشکلات زندگی اگر می خواهید در برابر مشکلات زندگی قوی باشید، باید اول دلیل ضعیف بودنتان را بفهمید زیرا وقتی بتوانید بر ضعف های خود غلبه کنید می توانید فرد قوی تری شوید. در زیر به مهمترین عوامل ضعیف بودن انسان ها در برابر مشکلات زندگی اشاره می کنیم.
چرا انسان های موفق، در همه چیز موفق هستند؟!
تاکنون متوجه شده ای که انسان های موفق تمام کارهایشان را خوب انجام می دهند. این مسئله اتفاقی نیست، و به این دلیل است که آنها زندگی خود را بر پایه درستی بنا کرده اند پایه گذاری زندگی…
تاکنون متوجه شده ای که انسان های موفق تمام کارهایشان را خوب انجام می دهند. این مسئله اتفاقی نیست، و به این دلیل است که آنها زندگی خود را بر پایه درستی بنا کرده اند پایه گذاری زندگی آنها از شرکت راسخ آنها در خودشناسی و خودسازی آنهاست. آنها در کی عمیق و کامل دارند از این که: چه کسی هستند، چه نیازهائی دارند و ویژگی های درونی، کمالات و آرزوهای آنها کدام است.
رهبران، مدیران، قهرمانان و دیگر انسان های موفق از الگوئی به شکل زیر استفاده می کنند:
-
مشخص کردن این که آنها در کجای زندگی خود قرار دارند (نقطه مقطع.)
-
(آگاهی از این که آنها کیستند ) خودشناسی (، مطلع شدن از نیازها، استعدادها، آرزوها و نقاط مثبت و منفی خود.
-
(مشخص کردن این که راهی کجا هستند (مقصد ) آنها هدف خود را جزء به جزء تشریح و روی کاغذ مكتوب می کنند.
-
وقتی آنها می دانند در کجا هستند (مبدأ) و راهی کجایند (مقصد) راهی را انتخاب می کنند تا زودتر به مقصد برسند (بینش)
-
آنها برای این بینش طرحی را می نویسند.
-
این طرح را پیاده می کنند و تمام اعمالشان از هدف آنها رهبری می شود .
-آنها هر روز که از خواب بیدار می شوند و هر شب که به خواب می روند هدف خود را به یاد می آورند. هدف خود را در تمام لحظه های بیداری به یاد دارند و هرگز اجازه نمی دهند هدفشان لحظه ای از نظر آنها فراموش شود.
دو دیدگاه و دو نتیجه
هر دهه در آمریکا کتابی بنام ( اشتباهات بزرگ ) چاپ می شود . از خاطرات رئیس سازمان ناسا ی آمریکا که در این کتاب ثبت شده این است که وقتی فضانوردان از جو زمین خارج میشدند، به علت عدم وجود جاذبه قادر به نوشتن گزارش نبودند. زیرا جوهر خودکار یا خودنویس بر روی کاغذ اثری نمی گذاشت. در سال ۱۹۶۸ رئیس سازمان ناسا تصمیم گرفت این مشکل را حل کند و از تمام شرکت های تجاری و پژوهشی دعوت به همکاری کرد. سرانجام پس از هشت ماه زمان و حدود یازده میلیون دلار سرمایه گذاری یک شرکت پژوهشی موفق شد قلمی را بسازد که در تمامی شرایط جوی از قبیل زیر آب ، در فضا، در سرمای شدید ، گرمای شدید و خلاصه در تمامی شرایط قابل استفاده باشد. زمانی که این محصول رونمایی شد وجشنی در این خصوص گرفته شد، تلگرافی از طرف سازمان فضایی روسیه به دستشان رسید با این متن : کار بسیار خنده داری انجام داده اید. ما چندین سال است برای ثبت اطلاعات در فضا از مداد استفاده می کنیم . تمام به گفته رئیس وقت ناسا بعداز رسیدن این تلگراف ۴ ماه دفتر پژوهشی سازمان تعطیل شد . او علت شکست و اشتباه در این مورد را تمرکز بر روی مشکل معرفی کرده است. روس ها بر روی راه حل تمرکز کرده بودند.
شوخی کردن نشانه قدرت طلبی است !!!
محققان آلمانی در بررسی های خود متوجه شدند شوخی کردن نشان از قدرت طلبی انسان دارد و زمانی که یک نفر در یک جمع شوخی می کند…
که یک نفر در یک جمع شوخی می کند در حقیقت اعلام می کند که نسبت به دیگران برتری دارد. |
محققان آلمانی در بررسی های خود متوجه شدند شوخی کردن نشان از قدرت طلبی انسان دارد و زمانی که یک نفر در یک جمع شوخی می کند در حقیقت اعلام می کند که نسبت به دیگران از لحاظ اجتماعی و قدرتی در رده بالاتری قرار دارد و نسبت به دیگران برتری دارد.
هلگا کوتوف از دانشگاه فرایبورگ در این باره گفت:
در صورتی که فردی توانایی خنداندن دیگران را داشته باشد در حقیقت دارای سطحی از قدرت کنترل دیگران می شود. این روش گاهی توسط افراد پیشرو و سلطه گر به کار گرفته می شود تا آنها به این طریق نشان دهند مسئولیت اصلی در دست آنهاست و آنها هستند که دارای قدرت تصمیم گیری و مدیریت هستند.
او در ادامه گفت:
افرادی که خود را از نظر قدرت بالاتر می بینند معمولا راحت تر اقدام به خنداندن دیگران می کنند. این افراد قدرت تهاجم و سلطه گری بیشتری هستند و دقیقا به همین دلیل است که آنها در بسیاری از مواقع به خود اجازه می دهند دیگران را مسخره کنند و باعث خنده بقیه افراد شوند. شوخی کردن و خنداندن دیگران نشان می دهد شما توانایی اداره کردن و مدیریت دارید و می توانید کنترل وضعیت های گوناگون را به عهده بگیرید. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از زنان در دهه ۶۰ از شوخی کردن و خنداندن دیگران سرباز می زدند زیرا به این طریق آنها به طور ناخود آگاه اعلام می کردند که توانایی مدیریت وضعیت را دارند در حالی که بسیاری از آنها این توانایی را در خود نمی دیدند.